برق عشق آمد که سوزد خرمن از سلیم تهرانی غزل 63

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

برق عشق آمد که سوزد خرمن تدبیر را

1 برق عشق آمد که سوزد خرمن تدبیر را با گریبان کار افتد دست دامنگیر را

2 نام من در دفتر اهل شهادت داخل است کرده ام روشن سواد جوهر شمشیر را

3 پاسبان مستی ما نیست غیر از تیغ عشق برگ نی باشد مگس ران وقت خفتن شیر را

4 از طلسم هند آزادی تجرد می دهد چاره عریانی بود این خاک دامنگیر را

5 چون منی را طاقت چندین علایق از کجاست فیل نتواند کشیدن این قدر زنجیر را

6 همچو شاهینی که مرغی را کمین سازد سلیم تا هوا گیرد دل من می‌رباید تیر را

عکس نوشته
کامنت
comment