ای برق خانه سوز که ابرت از آشفتهٔ شیرازی غزل 86

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

ای برق خانه سوز که ابرت بود رکیب

1 ای برق خانه سوز که ابرت بود رکیب صبرم بود زآب درین شعله بی شکیب

2 باری وفا اگر نکنی کم مکن بتا از مدعی عنایت و از دوستان عتیب

3 هر ساله حاجیان بحجاز آورند روی عشاق راست روز و شبان روی در حبیب

4 گر خود کتاب قتل من آمد بخط یار از شوق جان ببازم و بر سر نهم کتیب

5 مهرت عیان زآینه جان دل مرا چون می کز آبگینه بپوشی بر او حجیب

6 پنجه هزار ساله که روز قیامت است شام فراق بشکندش صولت از نهیب

7 گلزار معنویست سراپا بتم که هست خندان چو غنچه تازه چو گل سرخ رو چو سیب

8 زیب و طر از جامه توئی ای بت طراز گر نیکوان زجامه زرین کنند زیب

9 میزان عقل قدر تو سنجید با سپهر این در فراز کفه و آن ماند در نشیب

10 از فیض لعل ساقی کوثر بروزگار آشفته راست نکته شیرین دلفریب

11 شاه قمر رکاب علی شهسوار قدس کاورا بود قضا و قدر پیرو رکیب

عکس نوشته
کامنت
comment