1 زمین را رازدان آسمان گیر مکان را شرح رمز لامکان گیر
2 پرد هر ذره سوی منزل دوست نشان راه از ریگ روان گیر
1 سائلی مثل قضای مبرمی بر در ما زد صدای پیهمی
2 از غضب چوبی شکستم بر سرش حاصل دریوزه افتاد از برش
1 بیا با شاهد فطرت نظر باز چرا در گوشهٔ خلوت گزینی
2 ترا حق داد چشم پاک بینی که از نورش نگاهی آفرینی
1 ز پیش من جهان رنگ و بو رفت زمین و آسمان و چار سو رفت
2 تو رفتی ای دل از هنگامهٔ او و یا از خلوت آباد تو او رفت
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران