- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صور قیامت دمید، نالهء مرغان صبح پردهٔ دل ها درید، چاک گریبان صبح
2 عاشق بیدار یافت دولت دیدار را دیدهٔ بیدار برد، فیض گلستان صبح
3 چون دم عیسی دهد، مرده دلان را حیات مطلع صبح آیتی ست، آمده در شأن صبح
4 ظلمت شبها بلاست، عاشق مهجور را زنگ ز دلها برد، چهرهٔ تابان صبح
5 درد جدایی بلاست، گر همه یک ساعت است شمع شبستان گداخت از تف هجران صبح
6 زیب جبین ساخته، طرّهٔ شب رنگ را ریخته آن مه لقا، مشک به دامان صبح
7 با دل چاک حزین ، صبح چها می کند؟! شور قیامت بود چاشنی خوان صبح