کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

رخسار دلفروزت خورشید بیزوال از کمال خجندی غزل 165

غزل 165 ام از 1252 غزلیات

رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است

1 رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است پیداست مه که پنهان از شرم آن جمال است

2 آن رغ کشیده دامی گرد قمر که زلف است وآن لب نهاده داغی بر جان ما که خال است

3 زینسان که چون میانت شد جسم ما خیالی اکنون امید وصلی ما را به آن خیال است

4 چون زلف و عارض تو دور و تسلسل آمد آن هر دو گر به بینند اهل نظر محال است

5 درد و غمت نشاید بر ما حرام کردن کانعام پادشاهان درویش را حلال است

6 حد جواب سلطان نبود کمال ما را در حضرت سلاطین رسم گدا سوال است

7 نقشی از آن جمال است در حسن مطلع ما خود مقطعش چه گویم در غایت کمال است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است

شاعر شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است چه کسی است ؟

شاعر شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است کمال خجندی می باشد.

شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است چیست ؟

قالب شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است غزل است

مضمون اصلی شعر رخسار دلفروزت خورشید بیزوال است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر