مرید توام زان که جان را مرادی از جامی غزل 928

مرید توام زان که جان را مرادی

1 مرید توام زان که جان را مرادی الیک استنادی علیک اعتمادی

2 عجب دلفروزی عجب خانه سوزی که صد خان و مان را به آتش نهادی

3 عجب کینه جویی عجب تندخویی که جان دادم از عشق و دادم ندادی

4 به داد تو نازم وداد تو ورزم که سلطان دادی و شاه ودادی

5 چو در کعبه رویت نبینم چه حاصل ز طی بیابان و قطع بوادی

6 جمال تو نادیده جان داد جامی زهی ناامیدی زهی نامرادی

عکس نوشته
کامنت
comment