- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مکن دشوار از تن پروری آزادی جان را چه محکم می کنی چون ابلهان دیوار زندان را؟
2 دیار عشق را نازم که طفلان هوسناکش چو پستان می مکند از ذوق، خون آلوده پیکان را
3 گریبانی چو صبحم نیست تا از شرم رسوایی ز بی دردان بپوشد سینه ام، زخم نمایان را
4 ز دل بیش است با معشوق ربط دیده عاشق که چشم آگاه کرد از بوی یوسف، پیر کنعان را
5 پی جولانگه خورشید، پهنای فلک باید نسازد عشق مسکن، سینه های تنگ میدان را
6 تو در بتخانه اندیشه دینی، نمی دانی که عارف کعبه می داند، دل گبر و مسلمان را
7 حزین ، از جویبار تیغ او تا حشر ممنونم به خون آلوده چون گل، دامن پاک شهیدان را