مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر از سعیدا غزل 159

مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر نیست

1 مقصد از گردیدن شیب و فرازم سیر نیست کافرام اما مراد و مقصد من دیر نیست

2 کشتن خود را روا دارم که در کوی حبیب غیر من دیگر در این دارالصفا کس غیر نیست

3 ضد هر شی باعث عرفان آن شی می شود هر که را از شر وقوفی نیست او را خیر نیست

4 می رساند در نگاهی خویش را بر جان و دل تیزپرتر از خدنگ ماهرویان طیر نیست

5 نیست رحمی گفتمش با او به مژگان سیاه با زبان دشنه گفتا با سعیدا خیر نیست

عکس نوشته
کامنت
comment