مرده گر زنده شد از حکیم نزاری قهستانی غزل 387

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مرده گر زنده شد از معجز انفاس مسیح

1 مرده گر زنده شد از معجز انفاس مسیح خم می دارد بر معجزه ی او ترجیح

2 او اگر کرد یکی مرده به عمری زنده من به می مرده بسی زنده کنم لال فصیح

3 بوی درز در می خانه نسیم است ز خلد روح را تازه کند رایحه راح به ریح

4 با من تشنه جگر کرد می روشن دل آن چه با مزهر عاشق به وفا کرد صحیح

5 اهل تزویر بر آنند که تائب شده ام توبه بر من نتوان بست به بهتان صریح

6 مردمان در حق من هرچه بتر می گویند عشق بی علت وتحسین نبود بی تقبیح

7 معرفت باید و اخلاص که بی صدق و صفا کم ز زنار و صلیب است ردا و تسبیح

8 غفر الله نزاری که زمیدان جهان گوی برده ست به چوگان سخن های ملیح

عکس نوشته
کامنت
comment