روزی که حجت از خلق، خواهند از حزین لاهیجی غزل 286

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

روزی که حجت از خلق، خواهند در قیامت

1 روزی که حجت از خلق، خواهند در قیامت روی تو حجّت ماست، ای قبله گاه حاجت

2 بر گرد خویش سالک، پیوسته می کند سِیر کز نقطهٔ بدایت، سر بر زند نهایت

3 عاشق چو از خرابات بر بست رخت هستی اوّل قدم درین ره، شد منزل اقامت

4 نتوان به تیغ، دل را از مهر او بریدن لایقطع المحبّون من جرحهٔ الملامت

5 در کوی او کشیدیم، چون کوه پا به دامن گر تیغ بارد اینجا، ما و سر اطاعت

6 جور و جفا ببینیم، مهر و وفا ندانیم غرقیم در محبت، نه شکر و نی شکایت

7 در کوی نیکنامان، رسوای خاص و عامیم زاهد بهل ملامت، صوفی برو سلامت

8 کی می شود به دوران، مه در محاق ماند محروم کی گذارند، از پرتو عنایت؟

9 تیغ برهنه باشد، تن در کفن حزین را چون بگذری ز خاکش، مگذر به رسم عادت

عکس نوشته
کامنت
comment