فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

روزی که خدا کام دل تنگ از فروغی بسطامی غزل 154

غزل 154 ام از 549 غزلیات

روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد

1 روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد کام دل تنگ من از آن تنگ‌دهان داد

2 گفتم که مرا از دهنت هیچ ندادند خندید که از هیچ که را بهره توان داد

3 خرم دل مستی که گه باده‌پرستی با شاهد مقصود چنین گفت و چنان داد

4 المنة لله که سبک‌بار نشستم تا ساقی می‌خانه به من رطل گران داد

5 چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد

6 سودای نیاز من و ناز تو محال است نتوان به هم آمیزش پیدا و نهان داد

7 در راه طلب جان عزیزم به لب آمد خوش آن که مقیم در جانان شد و جان داد

8 گر ایمنم از فتنهٔ دوران عجبی نیست زیرا که به من چشم تو سر خط امان داد

9 آخر خم ابروی تو خون همه را ریخت فریاد ز دستی که به دست تو کمان داد

10 آن روز ملائک همه در سجده فتادند کز پرده رخت را ملک العرش نشان داد

11 هر اسم معظم که خدا داشت فروغی در خاتم انگشت سلیمان زمان داد

12 فخر همه شاهان عجم ناصردین شاه کز روی کرم داد دل اهل جهان داد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد

شاعر شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد چه کسی است ؟

شاعر شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد فروغی بسطامی می باشد.

شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد چیست ؟

قالب شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد غزل است

مضمون اصلی شعر روزی که خدا کام دل تنگ دلان داد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر