- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد سحری طرب فزاید غم از دل غمکشان زداید
2 بادی که به صبحدم برآید بی باده مرا طرب فزاید
3 دل در بر من بدو شتابد جان در تن من بدو گراید
4 گر جان برمش به هدیه زیبد ور دل دهمش به تحفه شاید
5 زان باد بود مراگشایش کز زلف بتم گره گشاید
6 فارغ شود از زیارت او وانگه به زیارت من آید
7 بی بوسه (او) که جان فروزد بی چهره او که دل رباید
8 دل در بر من همی نماند جان در تن من همی نپاید
9 بادست به دست من که بی دوست طبعم همه باد را ستاید