عیار ناقصان از فکر کامل از جویای تبریزی غزل 662

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

عیار ناقصان از فکر کامل می تواند شد

1 عیار ناقصان از فکر کامل می تواند شد زبان گر خامشی عادت کند دل می تواند شد

2 گهر در عقد گوهر با زبان حال می گوید که بی پا و سران را جاده منزل می تواند شد

3 ز برگ لاله گر برداشتن توان سیاهی را زدامان دلم داغ تو زایل می تواند شد

4 نباشد مستی با نقد دنیا فیض عقبی را کف بخشش کجا چون دست سایل می تواند شد

5 کمال غفلت انسان بود در بند خود بودن خوشا حال کسی کز خویش غافل می تواند شد

6 چرا بیکار باشد همچو گل دست نگارینت به گردن سرو مینا را حمایل می تواند شد

7 ز خوان نعمت دیدارآرایی چو محفل را کف خورشید تابان دست سایل می تواند شد

8 ز احوالم چه می پرسی چو دیدی اضطرابم را تپیدنها زبان حال بمسل می تواند شد

9 محال است اینکه بگشاید گره از خاطرم جویا می از یک قطره بی او عقدهٔ دل می تواند شد

عکس نوشته
کامنت
comment