1 پرده بگشا ز روی چون مه خویش که بجانم ز بخت گمره خویش
2 میکشد سرو، پیش بالایت شرمساری ز قد کوته خویش
3 مینوازم چو چنگ در بر خود که فراموش میکنم ره خویش
4 واعظا، ما و ناله دف و نی تو و گفتار ناموجه خویش
5 شاهی از بندگان تست، از او وامگیر التفات گه گه خویش
دیدگاهها **