-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 جام می پر کن که جز جام می ام انجام نیست تا به کام او شوم کاین کار جز با گام نیست
2 ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستم کنی زان که در هجر دل آرامم مرا آرام نیست
3 دی به سردی رفت و فردا خود ندانم چون کنم عاشقی ورزیم و به زین در جهان خود کام نیست
4 دام واره ی جسم را دامی نهاده بر رهیم ای نزاری کیست آن کو بسته ی این دام نیست