تاج زر گر بودش فتنه ی از بهر از عرفی شیرازی غزل 47

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

تاج زر گر بودش فتنه ی از بهر خود است

1 تاج زر گر بودش فتنه ی از بهر خود است فتنه این است که در زیر کلاه نمد است

2 معنی تجربه بشناس و ره تجربه گیر تا بدانی که تو را ظلم عدالت مدد است

3 در میانی خزف و گوهرم اندیشه به جاست من که دی هر که نکو یافتم امروز بد است

4 گر شود جام بدل شخص مبدل نشود هر کجا یا صنم آمد به زبان یا صمد است

5 حسد تهمت آزادی سروم بگداخت این مرادی است که بر تهمت او هم حسد است

6 رقم هندسه عرفی منه اشعار مرا هر جه زین باغ بروید گل سر سبد است

عکس نوشته
کامنت
comment