- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن آفرین جهان که نگهدار عالم است هر دلبر زمانه هم اغیار عالم است
2 چشمی که وا ز کثرت غفلت نمی شود تا روز حشر دیدهٔ پندار عالم است
3 نازم به آن بتی که به هر پا گذاشتن صد گام پیش از پی آزار عالم است
4 در قید ماست عالم و ما حظ نمی کنیم ای وای بر کسی که گرفتار عالم است
5 هر ذره ای ز مهر رخش رقص می کند کافر بود کسی که در انکار عالم است
6 گردون، متاع کینه فروشد به مشتری روزی که مهر بر سر بازار عالم است
7 چشم گدا به این همه تنگی و خیرگی سیری ندیده، سیر ز دیدار عالم است
8 منت ز آب و گل نکشد دل چو شد خراب کاین خانه بی نیاز ز معمار عالم است
9 در آفتاب حشر سعیدا چه می کند آن کس که سایه پرور دیوار عالم است؟