سلمان ساوجی

درودی بی‌شمار از سلمان ساوجی جمشید و خورشید 8

جمشید و خورشید 8 ام از 897 جمشید و خورشید

خانه / سلمان ساوجی / جمشید و خورشید سلمان ساوجی / جمشید و خورشید شماره 8

1 درودی بی‌شمار از رب ارباب بر احمد باد و بر آل و بر اصحاب

2 پناه خسروان و شهریاران سر و تاج سران و تاجداران

3 اساس خطه دین باد دایم به عون و عدل شاهنشاه قایم

4 سکندر رایت جمشید شوکت فریدون زینت و پرویز طلعت

5 بسیط عالم شاهی گرفته ز اوج ماه تا ماهی گرفته

6 جبینش مظهر آیات شاهی ضمیرش مهبط نور الهی

سلمان ساوجی

شعر شعر کهن جمشید و خورشید سلمان ساوجی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از سلمان ساوجی

1 خسته باد آن دل، که از تیر جفایش خسته نیست رسته باد از غم، دلی کز بند عشقش، رسته نیست

2 گر دوایی نیست ما را، گو به دردی ده مدد ما به خار خشک می‌سازیم، اگر گلدسته نیست

1 شب فراق، چو زلفت اگر چه تاریک است امیدوارم از آن رو، که صبح، نزدیک است

2 به خفتگان، خبری می‌دهد، خروش خروس ز هاتف دگرست، آن خطاب نزدیک است

شاعر شعر درودی بی‌شمار از رب ارباب سلمان ساوجی می باشد.

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر درودی بی‌شمار از رب ارباب جمشید و خورشید است

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.

شعربعدی

897 / 8

شعرقبلی

بنر