1 وضع میزان کنند از پی آن تا بسنجند طاعت و عصیان
2 آن کش افزود کفه حسنات شاد زی گو که شد ز اهل نجات
3 وان که افزود پله عصیان خون گری گوی که ماند در خسران
1 در خم این گنبد عالی اساس چیست شغل شاکر منعم شناس
2 در مقام شاکری بودن مقیم بر کرم های جهاندار کریم
1 شه چو شد آگاه بعد از چند گاه زان فراق جانگداز عمر کاه
2 ناله بر گردون رسانیدن گرفت وز دو دیده خون چکانیدن گرفت
1 رفت پیش آن معبر ساده ای از ره عقل و خرد افتاده ای
2 گفت دیدم صبحدم خود را به خواب در دهی سرگشته ویران و خراب