- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
مرکب عشق سوار شد و در عالم شوق نامدار شد و بسیر عالم لامکان سر برآورد از مکاشفۀ عیانی خبر آورد اِذا شاهَدَ بِالعَیانُ تَجاوَزَ عَنِ المَکانِ. ,
ای دوست آن را که مرکب عشق حامل بود و وجودش در لامکان حاصل هر آینه اسم مکان از بودش زایل بود و تصور حدوث در نهادش باطل. ,
3 آن را که براق عشق حامل باشد معشوق بدو بطبع مایل باشد
4 بی زحمت نیستی وجود پاکش هر هستی را همیشه قابل باشد