آن یار که منزلگه از اوحدالدین کرمانی رباعی 98

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

آن یار که منزلگه او قلب آمد

1 آن یار که منزلگه او قلب آمد مردانه بدیدمش که در قلب آمد

2 پنداشتمش که هست چون زر بعیار چون بر محک دل زدمش قلب آمد

عکس نوشته
کامنت
comment