یار در جانست و از اسیری لاهیجی دیوان اشعار 9

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

یار در جانست و جان جویان که آن جانان کجاست

1 یار در جانست و جان جویان که آن جانان کجاست دل بدلبر همدم و پرسان ز جان کان جان کجاست

2 ای دل غافل چه مینالی ز درد فرقتش من چو در عین وصالم آخر این هجران کجاست

3 می نماید عکس رخسارش ز مرآت جهان حسن او پیداست از عالم بگو پنهان کجاست

4 یار در دل ساکن است ای جان چرا سرگشته ای هر طرف جویی خبر کان منزل جانان کجاست

5 گشت پیدا حسن جانان در لباس جان و تن دیده بینا کجا و صاحب عرفان کجاست

6 یار نزدیکست و ره نزدیک و تو افتاده دور سالک ره را بگو کان راه بی پایان کجاست

7 درد عاشق را دوا جز دیدن معشوق نیست سوز عشقش را جز این مرهم دگر درمان کجاست

8 من که رند و عاشقم نه زاهد پرهیزگار از لقای دوست مستم زهد سرگردان کجاست

9 گر نوا خواهی ز وصلش در ره عشاق رو راه تو عشقست اسیری عقل بی سامان کجاست

عکس نوشته
کامنت
comment