- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رنگ رخت ز تاب تب ای سیمبر شکست رنگ شکسته ات دل اهل نظر شکست
2 هنگامه ساخت مه شب از انجم ولی چو دید هنگام صبح روی تو هنگامه برشکست
3 بستی به قصد فرقت من بر میان کمر بنشین که پشت طاقت من از کمر شکست
4 رخساره خوی فشان به گلستان درآمدی لطف رخ تو رونق گلهای تر شکست
5 هر شیشه امید که تدبیر عقل ساخت سنگ جفای عشق تو در یکدگر شکست
6 رفتم که گل به باغ شود مرهم دلم صد نشترم ز خار غمت در جگر شکست
7 قدر شکر شکست خط سبز بر لبت طوطی ندیده کس که بدینسان شکر شکست
8 جامی چو یافت خانه خود را تهی ز تو دیوار کند و بام بیفکند و درشکست