ابر آمد و بگریست بر از امیر شاهی سبزواری غزل 4

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

ابر آمد و بگریست بر اطراف چمن‌ها

1 ابر آمد و بگریست بر اطراف چمن‌ها شد شسته به شبنم رخ گلها و سمن‌ها

2 با داغ تو رفتند شهیدان تو زین باغ چون لاله به خون جگر آغشته کفن‌ها

3 از ما سخنی بشنو و با ما سخنی گوی کز بهر تو بسیار شنیدیم سخن‌ها

4 گه ناز و گهی عشوه، گهی جور و گهی لطف غیر از تو چه داند دگری اینهمه فن‌ها؟

5 در عشق تو صبر و دل و دینم شد و اکنون مانده است در این واقعه شاهی تن تنها

عکس نوشته
کامنت
comment