کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

یار نزدیک آمد و از خویش ما از کمال خجندی غزل 286

غزل 286 ام از 1252 غزلیات

یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت

1 یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت پرتو نور تجلی سایه ها را نور ساخت

2 ذره را گفتم تو خاکی این چه نام و شهرت است گفت عشق آفتابم اینچنین مشهور ساخت

3 ظاهر و پنهان از آن کز دهان و چشم خویش گه چو نرگس مست و گه چون غنچه ام مستور ساخت

4 عقل گفتا خان و مانت باز ویران کرد عشق گفتم ای نادان چه ویران این زمان معمور ساخت

5 ناز دل جوید کباب از دیده گریان شراب چشم را سر مست کرد و غمزه را مخمور ساخت

6 ساخت از ب شربنی بهر شفای خستگان طرفه شربت کآرزویش تازه را رنجور ساخت

7 شمع مجلس بود دور از روی او گوئی کمال کر نخستش سوخت از نزدیک و آخر دور ساخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت

شاعر شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت چه کسی است ؟

شاعر شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت کمال خجندی می باشد.

شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت چیست ؟

قالب شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت غزل است

مضمون اصلی شعر یار نزدیک آمد و از خویش ما را دور ساخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر