مدعی کو تا چراغ محفلم بیند از سلیم تهرانی غزل 57

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

مدعی کو تا چراغ محفلم بیند ترا

1 مدعی کو تا چراغ محفلم بیند ترا غافل از راه آید و در منزلم بیند ترا

2 از ترحم سنگ را دل خون شود هر گه چو موج خنده زن بر گریه ی بی حاصلم بیند ترا

3 در غم سامان به راه کعبه، ای بت نیستم راهزن ترسم درون محملم بیند ترا

4 کاش سوزن بخیه ی اول به چشم خود زند کز شکاف سینه ترسم در دلم بیند ترا

5 صحبت ما و تو ای طوفان نگردد برطرف ناخدا کو تا حریف ساحلم بیند ترا

6 دست کوته کن سلیم از من، که ترسم روزگار عاجز از اصلاح کار مشکلم بیند ترا

عکس نوشته
کامنت
comment