خیل ترکان چو بشهر از از آشفتهٔ شیرازی غزل 345

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

خیل ترکان چو بشهر از پی یغما آیند

1 خیل ترکان چو بشهر از پی یغما آیند نه نهان از نظر خلق که پیدا آیند

2 هست در قتل خطا گردیتی اندر شرع چو دیت هست بر این قوم که عمدا آیند

3 نعره از حلقه مستان چو بافلاک رسید قدسیان از اثر نعره بغوغا آیند

4 زآن برآیند بگرد درو بامت مه و خور که شب روز بکویت بتماشا آیند

5 از پی غازه رخساره خود حور العین پیش خاک قدم تو بتمنا آیند

6 گردوبین نیست تو را دیده احول ایشیخ کعبه و دیر بچشمان تو یکتا آیند

7 عرصه ی جز صف محشر تو بیار ای شوخ تا شهیدان غم عشق تو آنجا آیند

8 شاهدان نور حقند و همه در پرده غیب خنک آن روز که از پرده بصحرا آیند

9 زاهدان از پی احرام حرم در تک و پوی بت پرستان پی تعظیم کلیسا آیند

10 من آشفته طلب کار در شاه نجف که ملایک پی تعظیم هم آنجا آیند

عکس نوشته
کامنت
comment