مرغکیست استاده از عطار نیشابوری مصیبت نامه 3

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

مرغکیست استاده چست افتاده کار

1 مرغکیست استاده چست افتاده کار نیست بر شاخش چو هر مرغی قرار

2 جملهٔ شب تا بروز او نعره زن می در آویزد بیک پا خویشتن

3 جملهٔ شب بی قراری میکند نالهٔ خوش خوش بزاری میکند

4 چون همه شب بر نیاید کار او خون چکد یک قطره از منقار او

5 چون رود یک قطره خون از دل برونش دل چو دریائی شود زان قطره خونش

6 شور ازان یک قطره در دریافتد وآتشی زان شور در صحرا فتد

7 پس دگر شب با سر کار آید او همچنان در نالهٔ زار آید او

8 چون نه سر دارد نه پای آن کار او کی رسد آن نالهای زار او

9 تاترا کاری نیفتد مردوار کی توانی ناله کرد از دردکار

عکس نوشته
کامنت
comment