- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سینه مجروحست و عقل آشفته، خاطر بی قرار دیده گریانست و جان مشتاق و دل امیدوار
2 عشق خونریزست و من حیران و صبرم منهزم تیر مژگان تیز و چشمش مست و زلفش تابدار
3 آه دردآلود دارم، چون ننالم؟ آه! آه! جان غم فرسود دارم، چون نگریم زار زار؟
4 گفت: خاک راه من شو، پای بر چشمت نهم خاک شد چشم رهی در شاهراه انتظار
5 واعظ از حد میبرد، یا رب، برافکن پرده اش تا ببیند اهل عالم کفر پنهان آشکار
6 جان باقی عشق جوی جان جاویدان نکوتر تا حیات مستعار
7 شاهدان اندر میان زاهدان تدبیر چیست؟ قاسمی: جویای گل هرگز نیندیشد ز خار