سینه مجروحست و از هر جانبی از هلالی جغتایی غزل 346

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

سینه مجروحست و از هر جانبی صد غم درو

1 سینه مجروحست و از هر جانبی صد غم درو با چنین غمها کجا باشد دل خرم درو؟

2 در دهان غنچه از لعل تو آب حسرتست اینکه پندارند مردم قطره شبنم درو

3 سالها حیران او بودم، کسی آگه نشد زانکه حیرانند چون من، جمله عالم درو

4 عاشقان را آن سر کو از همه عالم بهست و آن سگان هم بهتر از خیل بنی آدم درو

5 تا هلالی را شمردی از سگان کمترین هیچ کس دیگر نمی بیند بچشم کم درو

عکس نوشته
کامنت
comment