- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رقیب را مگر الفت بپاسبان باقیست که باز نقش سجودش بر آستان باقیست
2 بناتوانیم ای دوست جای رحم نبود که شد اگر چه دلم خون هنوز جان باقیست
3 مشوی روی من ای چشم خونفشان کاین گرد بیادگارم از آن خاک آستان باقیست
4 چه جای گریه بود مغتنم شمار ای چشم غبار ره که ز دنبال کاروان باقیست