- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن سرو که شادند جهانی به غم او هر سو که خرامد سر ما و قدم او
2 باشد ستم از یار کرم شکر که بگذشت در حق من خسته دل از حد کرم او
3 بر لوح دلم صورت خط تو رقم زد آن کس که روا نیست خطا بر قلم او
4 آه ار نکشم سوز درون هست که آتش آخر نشود گر چه نشیند علم او
5 هر دم رسدم زخمی ازان غمزه بی رحم شرمنده ام از مرحمت دمبدم او
6 بیت الحرم ماست درش چند نشینیم محروم ز احرام حریم حرم او
7 جامی ز غم عشق تو گر مرد غمی نیست پیداست چه خیزد ز وجود عدم او