- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمعی که مرا روشنی جان تن است آن زینت ده هر محفل و هر انجمن است آن
2 دردی که رسد از تو چو جان است عزیزم داغی که ز دست تو بود چشم من است آن
3 در موج لطافت شده پنهان تن سیمش گل پیرهنان! نکهت گل پیرهن است آن
4 گردد ز نسیم دم سردم متبسم ای همنفسان غنچهٔ گل یا دهن است آن
5 امروز درین باغ نباشد به از اویی چون نرگس و گل چشم و چراغ چمن است آن
6 خون دل یاقوت چکد از لب لعلش جویا که گفتار چه رنگین سخن است آن