1 شمعی که ز سوز دل حزین می گرید دانسته نشد کزچه چنین می گرید
2 همصحبت آتش است و می ریزد آب یا نه که ز هجر انگبین می گرید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 حذرای عاقلان غافل وار حذر ای جاهلان غفلت کار
2 زین گذرگاه دیو نفس شکر زین بیابان غول روح شکار
1 غم عشق تو یکدمم کم نیست مونسم بی رخ تو جز غم نیست
2 در تو یک جو وفا نماند و هنوز عشق تو ز آنچه بد جوی کم نیست
1 گر تو پنداری که عشقم هر دم افزون نیست هست یا دلم در دوری روی تو پر خون نسیت هست
2 ور ترا شبهت بود کاندر فراقت بردلم هر شب از خیل عنا وغم شبیخون نیست هست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به