خلیفه بغداد در موکب حشمت و شوکت از جامی برستان 9

خلیفه بغداد در موکب حشمت و شوکت خود می راند دیوانه ای پیش وی رسید و گفت: ای خلیفه عنان کشیده دار که در مدیح تو...

خلیفه بغداد در موکب حشمت و شوکت خود می راند دیوانه ای پیش وی رسید و گفت: ای خلیفه عنان کشیده دار که در مدیح تو سه بیت گفته ام. گفت: بخوان! بخواند، خلیفه را خوش آمد. ,

دیوانه چون آن را بدید گفت: مرا سه درم عنایت کن تا روغن و خرما خرم و سیر بخورم. خلیفه فرمان داد تا به هر بیتی وی را هزار درم بدهند. ,

3 چون ذل فاقه زور کند بر سخنوری گر مدح پادشاه سخاور کند سزاست

4 ممدوح چون کریم بود مزد شعر او هر بیت را خزینه گوهر کند رواست

عکس نوشته
کامنت
comment