- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد برقع روی تو چو مهت زلف شب آسا سبحان قدیر جعل اللیل لباسا
2 تا کی ز غم سود و زیان رنجه توان برد ای خواجه بیا ساغر می گیر و بیاسا
3 دنیا نه متاعی ست که ارزد به نزاعی با خصم مدارا کن و با دوست مواسا
4 اسرار نی ار فهم کنی جمله سماعی ست لا یمکن ان یدرکها العقل قیاسا
5 راهی ست نهانی ز تو تا دیر مغانی جز پیر مغان نیست بدان راه شناسا
6 خواهی که در آن راه خدا پاس تو دارد رخساره به خاک ره هر بی سر و پا سا
7 تا صاف نشد جامی از اوصاف من و ما ما صادف من راح مصافاتک کاسا