- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بار عشق تو مرا بر دل و جانست هنوز مهر روی تو بدان مهر و نشانست هنوز
2 سرّ عشقست که نکردیم ملا در همه عمر در درون دل غمدیده نهانست هنوز
3 گرچه یاد از من دلخسته نیاری هرگز روز و شب ورد توأم ذکر زبانست هنوز
4 تا رخ حوروش از دیده ی ما پنهان کرد خونم از دیده غمدیده روانست هنوز
5 آتش مهر رخت تا که جهانسوز افتاد خوی بر آن چهره زیبات عیانست هنوز
6 گرچه از ناز و تکبّر به سر ما بگذشت دیده ام در پی آن سرو روانست هنوز
7 گفتمش جان به سر کار تو کردم گفتا ای ستمدیده تو را خود غم جانست هنوز
8 گفته بودی که تو با ما نه چنانی که بدی عشقت ای دوست به جانت که چنانست هنوز
9 صد ازین جور و جفا گر بکنی بر دل من تا ابد مهر تو در جان جهانست هنوز