بار ستم یار، گران است و از حزین لاهیجی غزل 317

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بار ستم یار، گران است و گران نیست

1 بار ستم یار، گران است و گران نیست جانبازی عشاق، زیان است و زیان نیست

2 یارب چه شنیده ست ز اغیارکه امروز با ما نگه یار همان است و همان نیست؟

3 حرفی ز دهانش به زبان است دهان کو؟ رازی ز میانش به زبان است و زبان نیست

4 بویی نه و رنگی ست به رخساره جهان را درگلشن تصویر خزان است و خزان نیست

5 گردد به گلو بس که گره، سوخت نفس را ما را سبق گریه روان است و روان نیست

6 سرگشته کوی تو شدند آبله پایان این راه پر از سنگ نشان است و نشان نیست

7 پیداست حزین از نفست بوی محبت در جیب تو این مشک نهان است و نهان نیست

عکس نوشته
کامنت
comment