1 عروس حجله طبعم که شاهد سخن است ز آب و خاک خراسان چو دید ناسازی
2 وداع کرد مرا و نهاد روی به روم به عزم خدمت شاه مجاهد غازی
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین
1 خوشا می از کف آن ماه چارده ساله که بهر نقل دهد بوسه ای ز دنباله
2 رسیده غره شوال و ماه روزه گذشت بیار می که همین بود توبه را حاله