-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خشتی که روز مرگ مرا زیر سر نهند دارم همین مراد کزان خاک در نهند
2 پیکان تو چو سرخ شود ز آتشین دلم خوش آنکه بهر داغ مرا بر جگر نهند
3 صد عقدگوهر از مژه ریزم چو آن دولب قفل عقیق بر در درج گهر نهند
4 ناید یکی چو دور خطت گر مهندسان بر گل هزار دایره از مشک تر نهند
5 دل شد خراب عشق همان به که عقل و دین زین پس متاع خویش به جای دگر نهند
6 بگشا کمر در انجمن سیم ساعدان تا دستها به خدمت تو بر کمر نهند
7 شیرین لبت مدزد ز جامی که نیست عیب گر پیش طوطیان سخنگو شکر نهند