-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جدائی تو هلاکم ز اشتیاق تو کرد تو با من آن چه نکردی غم فراق تو کرد
2 به مرگ تلخ شود کام ناصحی که چنین شراب صحبت ما تلخ در مذاق تو کرد
3 ز عمر بر نخورد آن که قصد خرمن ما به تیز ساختن آتش نفاق تو کرد
4 اجل که بی مددی قتل این و آن کردی چو وقت کار من آمد به اتفاق تو کرد
5 فغان که هر که به نامحرمی مثل گردید فلک به رغم منش محرم وثاق تو کرد
6 شبانه هر که به بزمی فتاد و رفت فرو صباح سر به در از غرفة رواق تو کرد
7 ز خود هلاکتری دید و سینه چاکتری به هر که محتشم اظهار اشتیاق تو کرد