1 عشق خونریز که شیر مست است به دل از تیر تو در نی بست است
2 هر کجا راهزنی برخیزد با تو چون دزد حنا همدست است
3 حذر از فتنه ی آن چشم سیاه! تیغ دارد به کف و بدمست است
4 این چه بالاست، که در طرف چمن سرو چون سبزه به پیشش پست است
5 جای زر در کف آزاده سلیم چون زر داغ به پشت دست است