- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خون همه آفاق بخوردی و بست نیست بردی دل و دین همه پروای کست نیست
2 از شورش اغیار تو را رنجه نشد طبع تو شکری و باک زشور مگست نیست
3 تو خود گل نوخیزی و مغرور زحسنی اندیشه زگلچین و غم از خار و خست نیست
4 مجنون بفغان است در این قافله لیلا خوش خفته تو و گوش ببانگ جرست نیست
5 آئینه ای از زنگ بپرهیز خدا را آلوده شوی بیم چو زاهل هوست نیست
6 ای مرغ هما با مگسی چند بپرواز تو طوطی و هر زاغ و زغن هم قفست نیست
7 یرغو مبر آشفته تو جز بر در حیدر زیرا که بجز دست خدا دادرست نیست