جامی

جامی

جامی
جامی

فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا از جامی غزل 57

غزل 57 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا

1 فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا جبینت آینه صبحگه بس است مرا

2 مرا چه حد که شود ابروی تو محرابم نشان نعل سمندت به ره بس است مرا

3 چه غم که شاخ امل غنچه مراد نداد دلم که بسته ز خون ته به ته بس است مرا

4 حجاب شد سر زلف سیاه پیش رخت همین علامت بخت سیه بس است مرا

5 به عشق کهنه که نو شد اگر گنه کارم خط عذار تو عذر گفته بس است مرا

6 نگویمت گه و بیگه دلم نگه می دار گهی ز چشم خوشت یک نگه بس است مرا

7 کنم به باده چو جامی دلالت صوفی همین معامله در خانقه بس است مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا

شاعر شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا جامی می باشد.

شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا چیست ؟

قالب شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا غزل است

مضمون اصلی شعر فروغ روی تو خورشید و مه بس است مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.