-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد و آه راه ازین گونه است بسم الله که دارم عزم راه
2 مهر او دعوی کتی آواز ثریا بگذاران نشنود قول تو کس تا نگذارانی این گواه
3 دی نظر می کردم آن روی و ازین به دولتی من ندیدم در جهان چندانکه می کردم نگاه
4 گر گه کاری شمارند آرزوی روی دوست ما چگونه روی او بینیم با چندین گناه
5 در دهانش جایگاه یک سخن گفتم که نیست باز دیدم این سخن هم بود بس بیجایگاه
6 کار اشک از چهره شمعی به عکس افتاده است عکسی باشد پیش مردم آب بر بالای کاه
7 در میان خون مژگان عاقبت چشم کمال خاک شد از انتظار او سقاءالله ثراه