- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خم بجوش آمد، بگو چون توبه اکنون بشکند توبه ای کز بی شرابی کرده ام چون بشکند
2 در چمن هرگز نکرد آن سرو قامت جلوه ای کز خجالت باغبان صد نحل موزون بشکند
3 بر دهانش زن گر آرد نام همت بر زبان تشنه ای کو جام جم بر فرق جیحون بشکند
4 گر دهم جامی به عشاق از خراب شوق دوست بوی لیلی گر بیاید رنگ مجنون بشکند
5 در بیان شعر عرفی وقت آن خوش گر فتد لفظ را بر لب بپیچد، شأن مضمون بشکند