پرتو روی تو بر باده گلفام افتاد از جامی غزل 160

پرتو روی تو بر باده گلفام افتاد

1 پرتو روی تو بر باده گلفام افتاد باده شد آتش ازان پرتو و در جام افتاد

2 آستین کرمت دید ز ساعد پر سیم عاشق خام طمع در طمع خام افتاد

3 طبل خوبی چه زند پیش تو خورشید آخر طشت رسوایی او خواهد ازین بام افتاد

4 نیست آیین لب لعل تو جز کام دهی همه ناکامی من زین دل خودکام افتاد

5 دلق صد پاره و سجاده صد رنگ به دوش چون دل خاص و تنش بر صفت عام افتاد

6 نام جامی که بلند از تو شد ای باده فروش چه خطا رفت که از دفتر انعام افتاد

عکس نوشته
کامنت
comment