پایه ی نعش مرا یار من از از سلیم تهرانی غزل 250

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

پایه ی نعش مرا یار من از جا برداشت

1 پایه ی نعش مرا یار من از جا برداشت آخر از خاک مرا آن گل رعنا برداشت

2 در رهش هیچ کس از خاک مرا برنگرفت نقش پا را نتواند کسی از جا برداشت

3 بگذر از هستی و خود را به مقامی برسان تا درین ره ننهی سر، نتوان پا برداشت

4 کوه و صحرا همه گلزار شد از گریه ی من مژه ام منت ابر از سر دنیا برداشت

5 ساقی از بزم برون رفت و دلم با خود برد از پی باده مگر رفت که مینا برداشت؟

6 رفت آن سرو روان چون سوی گلزار سلیم بلبل از دامن گل دست تمنا برداشت

عکس نوشته
کامنت
comment