-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کوی عشق است این که مرغ سدره، این جا، پر گذاشت خوشدلی آمد که تاج غم ربا بر سر گذاشت
2 عقل دل را در ره عشق رهبر شد، ولی تیز بینی کرد و در اول قدم رهبر گذاشت
3 آمد از شهر ازل با عالمی هوش و خرد بی وفا دل در عنان برتافتن اکثر گذاشت
4 دل گشای خویش را سنجید با دل بستگی زان کلید این جا شکست و قفل بر در گذاشت
5 راحت آمد تا گشاید قفل اندوه از دلم از کلید و دست خود یک مشت خاکستر گذاشت
6 آتشین مرغ دلم را می دهد صد بال و پر در گلستانی که جبریل امین شهپر گذاشت