- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کوی عشق است این که در هر گام صد عاقل گم است تا قیامت جان فراموش است و این جا دل گم است
2 خود چه راه است این که در صد سال یک منزل نیافت آن که در هر نیم گامش طی صد منزل گم است
3 لذت جان دادنم بنگر که در روز جزا ننک قتلم در هجوم لذت قاتل گم است
4 یار در دل هست اگر دل نیست ایمن گو مباش کعبه گر محمل نشینم نیست از محمل گم است
5 این که می گویند دریا می گشاید دست بخت تا در دل می شنو اما کلید دل گم است
6 در هجوم چاره اندیشی عرفی گشته گم عقل رهبر هم درین اندیشه ی هایل گم است